محمدحسین محمدحسین ، تا این لحظه: 17 سال و 2 ماه و 30 روز سن داره

قلبهای کوچکم

سلامي چو بوي خوش آشنايي

1394/12/14 17:06
نویسنده : مامان ناز
201 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دسته گل هاي مامان ... 

ديگه نوشتن هاي من شده ساليانه فكركنم.

توي اين تقريبا يكسال زهراجونم براي كلاس هفتم رفت يه مدرسه

خوب و عالي كه خودش هم خيلي مدرسه اش رو دوست داره . و

خداوكيلي هم هيچ چيز براي بچه ها كم نميذارن .

محمدحسين جونم هم كلاس سوم رو داره تموم ميكنه و تو مدرسه

خيلي سخت ميگيرن و فشار درسي شون خيلي زياده . كلي درس

و تكليف اضافه ميدن كه هم بچه اذيت ميشه هم مامان بچه . شايد

سال ديگه مدرسه اش رو عوض كنم چون اصلا فكرنميكنم اين همه

فشار درسي و تست زدن به خاطر اينكه توي ازمون ها نفر اول كشور

بشن براي بچه ي ابتدايي لزومي داشته باشه .

تا خدا چي بخواد ......

بابايي هم كه امسال چون عمره ها تعطيل بود سفر عمره نرفت ولي

خداروشكر سه بار خدمت اربابم اقا اباعبدالله مشرف شد هرچند بدون

من . آخرين بارش سفر پياده روي اربعين بود كه خيلي هم بهش مزه

داده بود . خوش به سعادتش .

من هم كه طبق معمول درگير درس و مدرسه ي بچه ها و كار.

امسال يه دونه ني ني نازناز عسل يعني زهراجون دختر خاله فاطمه

مهرماه به جمع خاندانمون اضافه شد و دو تا ني ني عسل ديگه هم

قراره به جمعمون اضافه بشه . يكي دختر گل خاله سيمين كه ان شاالله

اواخرفروردين 95 به دنيا مياد و يكي هم دختر گل زنعموزينب كه اونم

ان شاالله بعد از عيد به دنيا مياد . ان شاالله به سلامتي پا به اين دنيا

بزارن .

بابايي هم اخرهاي فروردين 95 ميخواد بره كربلا دوباره . اگه خدا بخواد

ان شاالله .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)